یکی از جنجالی ترین و مشهورترین کتاب های هوش مصنوعی 2025 به صورت ویژه در اختیار شما قرار می گیرد.
عنوان (فارسی): «بیشترِ همیشه تا ابد: اربابان هوش مصنوعی، امپراتوریهای فضایی و نهضت سیلیکونولی برای کنترل سرنوشت بشر»
نویسنده: آدام بِکِر (Adam Becker)

مقدمه
آدام بکر مقدمه را با تصویرسازیهای قوی از رؤیاهای بزرگِ طراحان آینده آغاز میکند: گروههای محدودی در سیلیکونولی که نه فقط فناوری میسازند، بلکه آرزو دارند آیندهٔ کل بشریت را «بهینهسازی» و حتی «جاودانه» کنند. او به پیوند بین ایدئولوژیِ فناورانه و روایتهای نجاتِ جهان اشاره میکند: ایدههایی مثل آپلود ذهن، استعمار فضایی و تحقق یک «تمدن ابدی» که با سرمایهٔ عظیم و مدلهای نظریِ سادهشده توجیه میشود. بکر در مقدمه هشدارداده که این دیدگاهها اغلب با فشردهسازی تاریخ علم و تکیه بر گزینش شواهد (cherry-picking) تقویت میشوند؛ در نتیجه باید میان علم آزمونشده و «علمِ آرزو» تمایز قائل شد. او لحن کتاب را انتقادی، تاریخی و پژوهشی قرار میدهد: هدف نمایش ریشهها، پیامدها و تناقضات رویاهای فناورانه است. (مقدمهٔ PDF قابل استخراج است و بخشی از آن در فایل موجود است).
فصل ۱ — نباید محو شود
این فصل بررسی تاریخیِ زمینههای فکری و فرهنگی است که به شکلگیری ایدۀ تسلط فناورانه انجامیدهاند. بکر از ریشههای فکریِ مدرن (مکانمحوریِ علم، خردگرایی، رؤیای کنترل طبیعت) شروع میکند و نشان میدهد چگونه طی قرنها این خواستِ فرار از محدودیتها و دستیابی به توانمندیِ بیپایان تکامل یافته است. او با مرور نمونههایی از تاریخ علم و فناوری نشان میدهد که ایدههای «پیشرفت مطلق» معمولاً با گزینش شواهد همراهاند و جریانهای قدرتمند سیاسی-اقتصادی آنها را تقویت میکنند. در ادامه، بکر مثالهایی معاصر میآورد: اظهارات برخی نظریهپردازان و سرمایهگذاران که رشد نامحدود و فتح فضا را ضرورتی اخلاقی جلوه میدهند. فصل به این نتیجه میرسد که باور به روندِ مطلقِ پیشرفتِ فناورانه نه یک کشف علمی، بلکه ترکیبی از روایت، سیاست و انتخاب دادههاست؛ و اینکه این روایت قدرتزایی و جهتگیریهای اجتماعیِ مهمی دارد که باید مورد نقد قرار گیرد. (متن و ارجاعات تاریخی و نقلقولها در PDF وجود دارد).
فصل ۲ — ماشینهای مهرآمیز
در این فصل بکر به ایدهٔ رمانتیکِ «ماشینها بهعنوان ناجی» میپردازد: روایتهایی که فناوری را نه فقط ابزاری بلکه مظهر فضیلت و رستگاری میپندارند. او پیشینهٔ فکری افرادی را بررسی میکند که هوش مصنوعی را بهعنوان یک راهحل کلی برای مسائل انسانی تبلیغ کردهاند — از استدلالهای اثباتگرایی تکنیکی تا مدلهای اقتصادی که رشد نامحدود را تضمین میدانند. بکر تأکید میکند که این تصویرِ «ماشینِ مهربان» اغلب از یک پیشفرض متکی بر «علمِ کافی» و «قابلیت مدلسازی همهچیز» برمیخیزد، در حالی که پیچیدگیهای اجتماعی، اخلاقی و فیزیکی را دستکم میگیرد. او مصادیق معاصر را بازمیکاود—گفتارهای تأثیرگذار در درون سیلیکونولی که به توسعهٔ هوش عمومی فوقالعاده بهعنوان مقدمهٔ جهانی بهتر باور دارند—و نشان میدهد چگونه این دیدگاهها از لحاظ مالی و فرهنگی پشتیبانی میشوند. این فصل همچنین به نقد سادهانگاریِ اقتصادی میپردازد: اینکه افزایش صرف ابزارهای محاسباتی لزوماً منجر به «خیر مطلق» یا توزیع عادلانهٔ سود نمیشود.
فصل ۳ — گالِم، کاغذ گیرهای
عنوان این فصل از مثال مشهور «مسئلهٔ Paperclip» گرفته شده است—سناریویی فلسفی که نشان میدهد یک هدفِ بهظاهر منطقی برای یک عامل هوشمند میتواند نتایجی فاجعهبار داشته باشد اگر ارزشها و حدود درست تعریف نشوند. بکر این هشدار را بسط میدهد و بررسی میکند که چگونه برخی مدافعان تسلط AI، مسائل هنجاری و پیچیدگیهای اخلاقی را کماهمیت جلوه میدهند. او نقد میکند که طراحیِ اهدافِ هوشمند در قالب معیارهای اقتصادی یا کاراییِ ساده ممکن است پیامدهای ناخواستهای در پی داشته باشد: از تغییر فرایندهای اجتماعی تا تمرکز قدرت در دست یک بازیگر قوی. فصل مثالهایی از پروژهها و بیانیههای فنی-سیاسی را بررسی میکند و نشان میدهد که بحث پیرامون alignment و تنظیم اهداف هوش مصنوعی بیش از آنکه صرفاً فنی باشد، مسئلهای اجتماعی-سیاسی است. بکر نتیجه میگیرد که بدون نهادها و چارچوبهای اجتماعی برای تعیین ارزشها، توسعهٔ بیمحابای ابزارهای هوشمند خطرآفرین خواهد بود.
فصل ۴ — اخلاقپژوه در انتهای جهان
این فصل تمرکز بر شکلگیری «اخلاقِ سیارهای/فضایی» دارد: کسانی که در محافل علمی و فلسفیِ سیلیکونولی به مباحث آیندهپژوهی و تصمیمگیری دربارهٔ سناریوهای بینستارهای میپردازند. بکر به گفتگوهای فلسفی میان بعضی فیلسوفان و تکنوکراتها اشاره میکند که بر مسائل نظریِ «آیندهٔ دور» تمرکز دارند—مثلاً نحوهٔ اولویت دادن به نسلهای آینده یا انتخابهایی که میلیاردها انسانِ بالقوهٔ آینده را تحت تأثیر قرار میدهد. بکر این رویکرد را نقد میکند و میپرسد: آیا اختصاص منابع و توجه نامتناسب به مفاهیمِ بسیار دور، توجیهپذیر است وقتی مسائل ملموس و فورّیِ امروز (گرمایش جهانی، فقر، سلامت) حل نشدهاند؟ فصل نشان میدهد که چگونه این نوع اخلاقِ آیندهگرایانه میتواند ابزارِ سیاسی برای توجیه پروژههای عظیمِ فضایی یا نوآوریهای مخاطرهآمیز شود، و از خواننده میخواهد معنا و اولویتبندیِ اخلاقی را بازبینی کند.
فصل ۵ — آتشسوزیِ زبالهدانیِ آرمانشهر فضایی
در این فصل بکر با نگاهی تند و دقیق به پروژههای بزرگِ استعمار فضا میپردازد: برنامههایی که وعدهٔ راهاندازی «تمدنهای نو» در مریخ یا ماه را میدهند. او پرسش میکند: چه کسانی این تمدنها را خواهند ساخت و برای چه هدفی؟ آیا انتقالِ مشکلات زمین به فضا حل مسأله است یا فرار از مسئولیت؟ بکر نقد اقتصادی، زیستمحیطی و اخلاقیِ این پروژهها را بیان میکند—از هزینههای هنگفت گرفته تا پیامدهای سیاسی و عدمتوزیعِ عادلانهٔ منابع. او همچنین نشان میدهد چگونه روایت «فرار به فضا» ممکن است بهانهای برای توجیه سرمایهگذاریهایی شود که منفعتِ انسانی عمومی را تضمین نمیکنند. فصل حاوی مثالهایی از سرمایهداران و کمپانیهای بزرگ است که فضا را بهعنوان راهحل نهایی مطرح کردهاند و بکر با آمار و نقلقولها نشان میدهد این ایدهپردازی اغلب با چشمپوشی از مشکلات زمین همراه بوده است.
فصل ۶ — جایی که هیچکس پیشتر نرفته است
فصل پایانی، هم تحلیل و هم پیشنهاد راهحل را در بر دارد. بکر با بررسی پروژههای بلندپروازانه—از آپلود ذهن تا امپراتوریهای فضایی—میگوید اگر انسان بخواهد وارد جایی شود که «هیچکس قبلاً نرفته»، باید نه فقط توانِ فنی بلکه بلوغِ اخلاقی و نهادیِ لازم را فراهم کند. او چشماندازی متفاوت پیشنهاد میکند: تمرکز بر علم باز، تصمیمگیری جمعی، و اولویتبندی مسائل انسانی امروز. بهجای تسلیم به روایتهای حماسیِ «رهایی فناورانه»، بکر خواستار سیاستگذاریهایی است که تکنولوژی را در خدمت کاهش نابرابری، حفاظت محیط زیست و تقویت نهادهای دموکراتیک قرار دهد. فصل با فراخوانی به بازاندیشی دربارهٔ اولویتها پایان مییابد: اگر واقعاً میخواهیم «به جایی برویم که هیچکس نرفته»، ابتدا باید بفهمیم آنجا برای چه کسانی و برای چه هدفی است.
جمعبندی نهایی
آدام بکر در More Everything Forever نقدی قاطع بر ایدئولوژیِ «بیشتر، بزرگتر، ابدیتر» عرضه میکند. او نشان میدهد که بسیاری از وعدههای آیندهگرایانهٔ سیلیکونولی نه صرفاً فناوریمحور، بلکه حاملِ پیشفرضهای سیاسی، اقتصادی و معرفتشناختیاند که به تمرکز قدرت و نادیدهگرفتن مشکلات فعلی جهان منجر میشوند. پیام کلی کتاب این است که ما باید بین علمِ پرسشگر و علمِ دلخواه تفاوت بگذاریم، و فناوری را با چارچوبهای اخلاقی و نهادیٔ قوی همراه کنیم تا از تبدیل رؤیاهای فناورانه به ابزارهای نابرابری یا سلطه جلوگیری شود. بکر امیدوار است که با نقد و بازاندیشی جمعی بتوان مسیر فناوری را به سوی عدالت و پایداری هدایت کرد.
.
این فایل کتاب بسیار ارزشمند است و با روش های ویژه به دست شما رسیده است و برای اولین بار به صورت رایگان در اختیار شما مخاطبین هوش هاب قرار می گیرد.
دانلود کامل کتاب: